نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - آزادگان مفقودالاثر
اندر خاطرات دوران اسارت؛
از کار‌های دستی و مفید، ساختن تسبیح با هسته خرما بود. هر چند ماه یک بار عراقی‌ها مقدار کمی خرما به ما می‌دادند بچه‌ها هسته‌ها را دور نمی‌نداختند و همه هسته‌ها را می‌دادند به کسانی که علاقه داشتند با آن‌ها تسبیح درست کنند. هیچ وسیله‌ای برای این کار در دست نبود. با خلاقیت و ظرافت خاصی آن‌ها را به کف سیمانی آسایشگاه می‌سائیدند تا به‌صورت مستطیل در می‌آمد. مرحله بعد یک اندازه کردن آن‌ها و شکل دادن به مستطیل‌ها به اندازه دلخواه بود... در ادامه این خاطره از آزاده ایلامی محمد سلطانی منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۴۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۶

روایت اسرای مفقودالاثر (1)؛
دکتر «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز ایلامی است که در عملیات کربلای ۵ سال ۱۳۶۵ در منطقه مرزی شلمچه به اسارت دشمن درآمد و تا مدت‌ها جز اسرای مفقودالاثر بود. وی در خاطراتش بیان می‌کند: «بعد از چند هفته یک روز آمدند برای بردن دو نفر به بهداری و من به خودم اجازه دادم که بلند شوم و برای اولین بار در اردوگاه پانسمان شوم. یک نگهبان قوی هیکل و سیاه چهره همراه بهیار بود. از قبل با ارشد آسایشگاه هماهنگ کرده بودم که امروز من بروم. وقتی آمدند من هم بلند شدم. نگهبان با اشاره گفت که تو چته؟ و من هم زخمم رو نشان دادم که وضع فجیعی پیدا کرده بود. نگاهی به من کرد و گفت تَعال. خوشحال شدم که بالاخره بعد از مدت‌ها زخمم ضدعفونی می‌شود و پانسمان می‌کنند، اما تا نزدیک شدم آنچنان با سیلی به صورتم کوبید که.... ادامه این خاطره را بخوانید.
کد خبر: ۵۴۹۴۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰